سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ سخنان نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، آن است که چون کسی به دیگری بگوید : «از خدا بترس»، آن شخص پاسخ دهد : «تو خودت را بپای» [و پندش را گوشنکند] . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
عاشقانه ها
درباره



عاشقانه ها


Hosein Kian

تو را دوست می دارم
به سان کودکی
که آغوش گشوده ی مادر را !
شمع بی شعله ای
 که جرقه را!
نرگسی
که آینه ی بی زنگار چشمه را!
تو را دوست می دارم
به سان تندیس میدانی بزرگ،
که نشستن گنجشک کوچکی را بر شانه اش
و محکومی
که سپیده ی انجام را!
تو را دوست می دارم!
به سان کارگری
که استواری روز را،
تا در سایه ی دیوار دست ساز خویش
قیلوله کند!

ترانه فوق از یغما گلرویی است که برای خوانندگان مشهوری چون سیاوش قمیشی ترانه‌هایی چون تصور کن و ... را سروده است.

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Hosein Kian 95/11/30:: 7:54 عصر     |     () نظر

تو به من خندیدی   
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم 
باغبان از پی من تند دوید 
سیب را دست تو دید

تو به من خندیدی 
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم 
باغبان از پی من تند دوید 
سیب را دست تو دید 
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک 
و تو رفتی
و هنوز ... 
سال ها هست که در گوش من آرام آرام 
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
ومن اندیشه کنان? غرق این پندارم 
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت ؟!!!

حمید مصدق


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Hosein Kian 95/11/26:: 11:14 صبح     |     () نظر

شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست
 که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ست

چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند
 همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست 

اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
 که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست 

شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد
 که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ست 

کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من
 صدای پَر زدن مرغ‌های دریایی‌ست

 فاضل نظری


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Hosein Kian 95/11/25:: 11:49 صبح     |     () نظر

هیچ چیزی از تو نمی‌خواستم
عشق من
فقط می‌خواستم
در امتداد نسیم
گذشته‌ را به انبوه گیسوانت ببافم
تار به تار
گره بزنم به اسطوره‌های نارنجی
که هنگام راه رفتن
ستاره‌های واژگانم
برایت راه شیری بسازند
می‌خواستم سر هر پیچ
یک شعر بکارم
بزنی به موهات
که وقتی برابر آینه می‌ایستی
هیچ چیزی
جز دست‌های من
بر سینه‌ات دل دل نکند
می‌خواستم تمام راه با تو باشم
نفس بزنم
برایت بجنگم
بخاطرت زخمی شوم
و مغرور پای تو بایستم
بر ستون یادبود شهر

عباس معروفی


کلمات کلیدی: عباس معروفی


نوشته شده توسط Hosein Kian 95/11/25:: 12:7 صبح     |     () نظر